صبح زود،
همین که از خانه بیرون زد گفت:
«مسابقه می دیم!»
و قبل از اینکه نظر او را بشنود، ادامه داد:
«از الان تا شب».
چشمش به زنی که از سر کوچه می آمد افتاد؛
نگاهش را کج کرد. به شیطان گفت:
فعلاً یک – هیچ به نفع من!
2 امتیاز + /
0 امتیاز - 1392/02/15 - 23:22