صبح زود،
همین که از خانه بیرون زد گفت:
«مسابقه می دیم!»
و قبل از اینکه نظر او را بشنود، ادامه داد:
«از الان تا شب».
چشمش به زنی که از سر کوچه می آمد افتاد؛
نگاهش را کج کرد. به شیطان گفت:
فعلاً یک – هیچ به نفع من!
2 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/02/15 - 23:22
پیوست عکس:
o4uxfs1q7dgl9rv5zt0.jpg
o4uxfs1q7dgl9rv5zt0.jpg · 188x168px, 15KB